جدول جو
جدول جو

معنی زاگ سبز - جستجوی لغت در جدول جو

زاگ سبز
(گِ سَ)
و آن را برومی قلقدیس خوانندو بیونانی خلقینس و در اختیارات زاج سفید را قلقدیس و زاج سبز را قلقند نوشته اند. (برهان قاطع). و رجوع به زاج و زاج سبز شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از برگ سبز
تصویر برگ سبز
کنایه از چیزی کم بها که از روی محبت به کسی هدیه می دهند، برای مثال بینوایان را به برگ سبز گاهی یاد کن / چون ز نیرنگ جهان خرج خزان خواهد شدن (صائب - لغت نامه - برگ سبز)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زاج سبز
تصویر زاج سبز
سولفات دوفر، ترکیب اکسید دوفر و جوهر گوگرد، زنگار معدنی، دهنه، دهنه فرنگ، دهنج
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چای سبز
تصویر چای سبز
نوعی چای محرک با طعم تند که برگ های آن را پس از چیدن فوراً در هوای آزاد خشک می کنند
فرهنگ فارسی عمید
(جِ سَ)
زاج آهن و رجوع بدان کلمه و زاج اخضر و مفردات ابن بیطار شود
لغت نامه دهخدا
(غِسَ)
رجوع به زاج سبز شود
لغت نامه دهخدا
(بَ گِ سَ)
ورق سبزرنگ.
لغت نامه دهخدا
(سَ)
ده کوچکی است از دهستان حاجی آباد ایزد خواست بخش داراب شهرستان فسا که در 144 هزارگزی جنوب داراب واقع شده و 20 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(گِ سُ)
آن را برومی قلقند گویند. (برهان قاطع). و رجوع به زاج احمر و زاج سرخ شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از زاغ سبز
تصویر زاغ سبز
زاج سبز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برگ سبز
تصویر برگ سبز
ورق سبزی از گیاهان که درویشان نیاز کنند، هدیه کوچک و اندک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برگ سبز
تصویر برگ سبز
((بَ گِ سَ))
مجازاً هدیه کوچک و ناچیز
فرهنگ فارسی معین